به دنبال آشیق در ماکو

شهروز از روز اول به خاطر علاقه ی زیادی که به ساز زدن داشت دنبال ساز محلی آذربایجان میگشت و میدونست که سبکی به اسم آشیق وجود داره که مربوط به این خطه از ایرانه اسم این سبک همه جا پیچیده بود ولی حتی وقتی از مردم روستا از این ساز سوال میکردی اطلاعات چندانی نداشتن و کار وقتی سخت تر شد که دایره ی انتخاب مردم اون شهر برای ما محدود و محدودتر میشد میدونستیم که ممکنه چند روز از سفر رو درگیرش باشیم حقیقتا از اون جایی که با ذوق و انرژی پیگیرش بودیم ،تمام راه ها جلوی ما سبز میشد..این ساز بخشی از فرهنگ این شهر بود و مردم برای بهتر شناختن یه شهر باید به فرهنگ و مردمش بیشتر نزدیک بشن..
همه ی نشانی ها به سمت استاد قاسم زاده میرفت از هر روستا استاد رو میشناختن و میدونستن سال های زیادی از عمرش درگیر این سبک و ساز بوده اما کسی نمیدونست دقیقا چه دنیایی توی این سبک وجود داره تا اینکه از طریق یه دوستی که خودش به تاریخ و ادبیات و موسیقی آذری مسلط بود تونستیم استاد قاسم زاده رو پیدا کنیم..

از زبان استاد:
آشیق نه انکه با ع از عشق بنویسن ، آشیق با الف، یعنی پیوند..
آشیقی هاهم مراسم مذهبی اجرا میکردن هم مراسم جشن و عروسی
هرکس ساز دستش بود چون این ساز محترم بود پس اون نوازنده حکم مرشد یا ریش سفیدی بود که جایگاه معنوی و عرفانی داشت…..
ادامه رو از زبان خود استاد بشنوید که خیلی لذت بخشه.

این اثر کار مشترک سحر رضایی و شهروز اسماعیلی است