معاشرت با عشایر

امروز با یکی از رفقای ماکویی قرار گذاشتم تا بریم به عشایر سر بزنیم و باهاشون معاشرت کنیم…
بعد از چند ساعت وقتی رسیدیم بهشون و احوالپرسی کردیم، دیدم گره افتاده به پیشونیِ بزرگِ ایل
‌برام سوال شده بود که قضیه چیه که این طبقه‌ی گرم و مهمون‌نواز جامعه، سرسنگین شده باهامون؟
‌‌
کلید صندوق اسرارش رو پیدا کردم و دردِ دلش باز شد که تازگیا مهمون براش اومده و با اینکه از قاعده‌ی زندگی با عشایر براشون گفته، رسم مهمونی رو به جا نیاوردن و میزبانیِ مشهورِ عشایر، پاسخِ مناسبی نگرفته

برای ارتباط با عشایر مهمه که بدونی که:
اونها اغلب ساکن مناطق حساس اکولوژیکی، امنیتی و مرزی هستن
یعنی یک حلقه‌ی بسته از خانواده‌های نزدیک، باید طی چندین ماه، در شرایط محیطی حساس، مدیریت صدها و هزاران راس دام رو انجام بدن و برای هر کسی وظایف سنگینی تعریف شده که هر روز باید انجام بشه

حریم خصوصی عشایر، مثل همه طبقات اجتماعی جامعه، اهمیت داره و مثلا ارتباط و عکس گرفتن از ایل بانوان و مخصوصا دختران، یه بی‌احترامیِ غیرقابل بخشش محسوب میشه

پوشش، رفتار و ادبیات مهمون یه قضیه مهمه که کمترین جلب توجه و تعارض رو با جامعه بومی نباید داشته باشه

با یه مثال بگم برات که پسر بچه ایل وقتی یه دختر شهری رو با لباس، رفتار و خوراک متفاوت ببینه، توی ذهن ناخودآگاهش حک میشه و وقتی بزرگ شد، دیگه یه دختر توی ایل، عواطف و احساساتش رو نمیتونه درگیر کنه و ممکنه به امید یه خوشگلِ شهری، از بدنه ایل جدا بشه و بره شهر کارگر و کارمند بشه و نسل طبقه مهم عشایر بره سمت انقراض

چیزای مهم دیگه ای هم هست
مثل دفع بهداشتی پسماند چه انسانی چه چیز دیگه
مصرف بهینه آب؛ همونطور که شاید بدونی، ممکنه چند ایل در یه منطقه برای تامین آب خودشون و دام‌هاشون فقط یه چشمه کوچیک در اختیار داشته باشن
تحمیل کمترین بار زمان، هزینه و مکان به افراد ایل
و خیلی چیزای دیگه که بهتره بری دنبالش و گوگل کنیش یا پیگیر بشی و بپرسی